چهارشنبهسوری، جشنی کهن و پرشور در فرهنگ ایرانی است و علیرغم تغییرات ریزودرشت، از گذشتههای دور تا کنون هر سال با آدابورسوم خاصی برگزار میشود. این جشن که نمادی از پیروزی نور بر تاریکی و امید به زندگی بهتر است، با آیینهای جذاب و متنوعی همراه است. یکی از آیینهای جذاب چهارشنبهسوری که این روزها تا حدودی به دست فراموشی سپرده شده، قاشقزنی است.
در ادامه برای آشنایی بیشتر با قاشقزنی، به بررسی تاریخچه، معنای نمادین و نحوه اجرای قاشقزنی میپردازیم و میکوشیم در کنار هم این رسم زیبا را بیشتر بشناسیم.
قاشقزنی یکی از آیینهایی است که قدمت آن به قرنها پیش بازمیگردد. این رسم در گذشته بیشتر در مناطق روستایی و شهرهای کوچک رواج داشت و بهعنوان بخشی از جشنهای نوروزی و چهارشنبهسوری اجرا میشد.
برخی معتقدند فلسفه قاشقزنی به باوری در دوران زرتشتیان مرتبط است. طبق این باور کهن، ارواح پاک در 5 روز پایان سال اجازه دارند به این دنیا برگردند و به خانواده و دوستان خود سر بزنند. اجرای مراسم قاشقزنی، نمادی از این باور است.
در گذشته، کودکان و نوجوانان با پوشیدن چادر یا پارچههای رنگی و گاهی با نقابهای ساده، به در خانهها میرفتند و با زدن قاشق به ظرفهای مسی یا سفالی، صاحبخانه را از حضور خود آگاه میکردند. صاحبخانه نیز با دادن آجیل، شیرینی یا پول، به آنها هدیه میداد و کاسههای رنگارنگ را از خوراکیهای مختلف پر میکرد.
این آیین نهتنها نشانی از شادی و سرور بود، بلکه نمادی از همبستگی اجتماعی و کمک به نیازمندان نیز به شمار میرفت. در برخی مناطق، هدیههایی که به کودکان داده میشد، به خانوادههای کمبضاعت یا بیماران اختصاص پیدا میکرد و اینگونه، قاشقزنی بهنوعی کمک به نیازمندان تبدیل میشد.
همانطور که پیشتر اشاره کردیم، بعضی افراد قاشقزنی را نمودی دنیایی از باور زرتشتیان به بازگشت ارواح نیک میدانند. جوانان با مراجعه ناشناس به خانه آشنایان و همسایهها یاد ارواح نیک را گرامی میدارند. همچنین در قاشقزنی، فرد قاشقزن و صاحبخانه هیچیک حرفی نمیزنند که میتواند نشانی از خاموشی ارواح باشد.
افزون بر این، قاشقزنی تنها یک رسم شاد و سرگرمکننده نیست، بلکه نمادهایی عمیق را در دل خود جای داده است. پوشش کودکان با چادر یا پارچههای رنگی و استفاده از نقاب، نمادی از ناشناخته بودن و گمنامی است. این پوشش به کودکان این امکان را میداد تا بدون ترس از قضاوت دیگران، در خانه همسایهها بروند و از آنها هدیه دریافت کنند.
از سوی دیگر، زدن قاشق به ظرف، نشانی از بیداری و آگاهی است. صدای قاشق به ظرف، بهنوعی یادآوری میکرد که باید از خواب غفلت بیدار شد و به استقبال نور و روشنایی رفت.
هدیههایی که به کودکان داده میشد نیز نمادی از بخشش و مهربانی بود. این آیین به مردم یادآوری میکرد که با کمک به یکدیگر، میتوانند جامعهای شاد و همبسته بسازند و با قلبی شادمان به استقبال بهار و نوروز بروند.
قاشقزنی معمولاً در شب چهارشنبهسوری یا روزهای نزدیک به آن اجرا میشد. کودکان و نوجوانان با پوشیدن چادر یا پارچههای رنگی و یا پوشاندن صورت، به در خانهها میرفتند. آنها یک قاشق و یک کاسه معمولاً مسی به همراه داشتند و وقتی به در خانهها میرسیدند قاشق را به کاسه میزدند تا صاحبخانه صدای آن را بشنود و کاسه آنها را از خوراکیهای مختلف پر کند.
در هر منطقه از ایران، کودکان شعرهای محلی کوتاهی درباره چهارشنبهسوری میخواندند تا شادی و نشاط بیشتری را به این رسم زیبا اضافه کنند.
با گذشت زمان و تغییر سبک زندگی، بسیاری از آیینهای قدیمی کمرنگ شدهاند و قاشقزنی نیز از این قاعده مستثنی نیست. در شهرهای بزرگ، کمتر شاهد اجرای این رسم هستیم، زیرا همسایهها معمولاً خیلی با یکدیگر آشنا نیستند. اما در مناطق روستایی و شهرهای کوچک، هنوز هم میتوان ردپای قاشقزنی را بهعنوان بخشی از جشنهای چهارشنبهسوری دنبال کرد.
در سالهای اخیر برخی جوانان با هدف احیای این رسم پرشور، در شهر تهران در گروههای کوچک اقدام به اجرای قاشقزنی کردند.
امروزه، برخی از فعالان فرهنگی و هنرمندان تلاش میکنند تا با معرفی و احیای این آیینها، نسل جدید را با این رسمورسوم کهن آشنا کنند تا دوباره بتوانیم رنگوبوی این آیینها را حس کنیم.
قاشقزنی، آیینی کهن و نمادین است که ریشه در فرهنگ و باورهای قدیمی ایرانی دارد. این رسم علاوه بر اینکه نشانهای از شادی و سرور است، نمادی از همبستگی اجتماعی، بخشش و امید به آیندهای روشن نیز به شمار میرود. با وجود تغییرات سبک زندگی و کمرنگشدن برخی آیینها، قاشقزنی همچنان بهعنوان بخشی از هویت فرهنگی ایرانیان شناخته میشود. با شناساندن این آیینها به نسل جوان، میتوانیم فرهنگ ایرانی را همچون گذشته غنی نگه داریم.